خانه آبشار ( کوفمن )
معماری فقط نوعی فعالیت رویداد یا مجموعه ای از دست سازها نیست حتی هنر صرف هم نیست . معماری برای تمام امور انسانی بنیادی و اساسی است و از همان آغاز تمدن ایجاد شده است چرا که بدون آن امکان بوجود آمدن تمدن یا فرهنگی وجود نداشت. معماری اجتناب ناپذیر جهانی بی پایان و نیاز ابتدایی است . دامنه ی معماری از بدوی ترین شکل سکونت در غارها تا پیچیده ترین نوع ساختمانها را در بر می گیرد.
به عقیده ی بن فارمر معماری هنری است که نمی تواند خود را از شرایط بافت پیرامون جدا نگه دارد شرایطی که نا گزیر باید به آن توجه کند هر مکانی ویژگی خاص خود را دارد و پاسخ منحصر به فرد را می طلبد . با رشد توسعه ی سرمایه و ثروت تعداد مشتریان معماری افزایش یافت و مسئله ی دست یافتن به خصوصیات اصیل در معماری بومی باشدت بیشتری نمایان گشت .علیرغم اینکه مسائل اقتصادی در نهایت اثرات خود را به موضوع معماری وارد نموده اند اما منبع اصلی و بی واسطه ی موثر دگرگونی ایده ها و نظریات در معماری را بیشتر فلسفی باید دانست.
Villa V in T by Beel & Achtergael Architects
Beel & Achtergael Architects designed this villa in Flanders, Belgium.
.
Project description:
The client wanted a house where he could relax in calm and privacy among his family and friends and enjoy his extensive art collection.
The site for the building is on a mixed vernacular residential / light industrial street close to the clients companies offices. While the general surroundings at the rear of the plot are agricultural and offer a quiet perspective, there is considerable traffic at the front.
In this project we therefore tried to create “a little world on its own” by arranging all dwelling quarters on the ground floor in a U-shape around an open air courtyard. On the inside of this shape a continuous glass wall opens the generous circulation and living rooms to this “heart”, the social core of the house. Designed for easy living, it is here that guests are invited to enjoy the light, space and art. To the outside the walls of the building are mostly closed however: smooth surfaces of white plasterwork, only sparsely punctuated with large windows where needed for the more intimate rooms that cradle the transparent inner space. The first floor is reserved for business and recreational seclusion: discrete volumes house an office and a media room and give shape to the silhouette of the house, their distinct windows catching north light and looking across the surrounding fields.
در سال ۱۹۸۸ ممکن است اتفاقات فراوانی رخ داده باشد ، اما در عرصه معماری این سال به سبب شکوفایی « واسازی » در آن فراموش نشدنی است . زیرا به عنوان مثال در این سال بود که اندریاس پا پاداکیس که ناشر « انتشارات آکادمی » در لندن است در گالری تیت این شهر گردهمایی ای به راه انداخت و به انتشار دو مجله که در این زمینه با وی همراه بودند دست زد . مجله طراحی معماری و مجله هنر و طراحی و غیر از آن نمایشگاهی در موزه هنر مدرن درنیویورک برپا شد که عنوانش معماری واساختگرایی بود . این نمایشگاه را فیلیپ جانسن به راه انداخت و کاتالگ آن کار مارک ویگلی بود . اما همه این ها به چه منظور صورت گرفت .
از اشکالی که در عکس های نمایشگاه بود آشکار بود که چیزی عجیب در جریان است . مضافاً این که اشکال تیز برنده و شکل های تکه پاره شده داخل عکس ها خود حکایت ازآن داشت که واژه « واساختگرایی » کاملاً مناسب آنهاست . اما به نظر می رسد مشکلاتی نیز در کار باشد در حالی که در لندن عملاً واژه « واساختگرائی » کاملاً مناسب آنهاست . اما به نظر می رسد مشکلاتی نیز در کار باشد در حالی که در لندن عملاً واژه (Deconstruction) به کار گرفته شد ، در نیوریورک ویگلی از واژه واساختگرایی ( Deconstructivism ) سخن گفت . در لندن بیشتر سخنوران و نویسندگان فرضشان بر این بود که فیلسوف فرانسوی ژاک دریدا ، به نوعی وارد قضیه است . به راستی در گردهمائی آکادمی ، فیلمی از وی نشان داده شد که مصاحبه کریستفر نریس را با این فیلسوف فرانسوی ( ژاک دریدا ) نشان می داد . در نیویورک ویگلی و برخی از معمارانی که آثارشان به نمایش گذاشته بودند، از جمله فرنک گری هرگونه ارتباطی را با دریدا انکار می کردند . به زعم ایشان کوشش برای ربط معماری ، حتی این نوع معماری با فلسفه که جنبه باطنی و ذهنی دارد نه تنها گمراه کننده است بلکه اساساً خطا و ناصواب بود . ( یورگ گلوس برگ)
با پایان جنگ جهانی و نیاز شدید به ترمیم خرابی های جنگ و تولید انبوه ساختمان ، گرایش به سمت معماری مدرن افزایش یافت . لذا استفاده از تکنولوژی روز ، مصالح مدرن ، پیش ساختگی ، عملکرد گرایی و دوری از سبکهای پر زرق و برق تاریخی مورد توجه قرار گرفت . در این دوره معماری مدرن به عنوان تنها سبک مهم و آوانگارد در غرب مطرح شد و دامنه نفوذ آن به صورت یک سبک جهانی در اقصا نقاط گیتی گسترش یافت.معماری مدرن، اعتقاد شدیدا قدرت یافته به ترقی خواهی صنعت است و ترجمان اش به سبک بین المللی خالص و سفید ( یا دسته کم زیبایی ماشینی ) با هدف دگرگون ساختن جامعه هم در حساسیت اش و هم در ساختار اجتماعی اش.
می توان مدرنیسم را نخستین واکنش فکری بزرگ نسبت به بحران اجتماعی و فروپاشی دین مشترک دانست.
همان طور که پیش تر بیان شد آغاز مدرنیسم را می توان از رئالیسم یا مکتب شیکاگو دانست که به راسیونالیسم ( سبک جهانی) و بعد با هاوس و سپس به آن چیزی که ما مدرنیسم می نامیم ختم می شود، که یک دوره پنجاه ساله را در بر می گیرد.
در معماری معاصر ، تغییراتی که با توجه به معیارهای زیست اقلیمی و پایداری پدید می آیند ، هر روز اهمیت بیشتری می یابند . سخن از پایداری در معماری را می توان به تصور و طراحی ساخت و سازهای آینده تعبیرکرد ، آن هم نه تنها با پایداری فیزیکی ساختمان ، بلکه با پایداری و حفظ این سیاره و منابع انرژی آن . به این ترتیب اینگونه به نظر می رسد که می توان پایداری را بر طبق الگویی تصورکرد که درآن منابع و مصالح دردسترس ، بیش از هدر دادن یا نادیده گرفتن شان ، با کارایی بیشتری به کارگرفته شوند . به طورخلاصه منظور از اکولوژی یا بوم شناسی ساختمان این است که بر قابلیت ساختمان برای تلفیق عوامل محیطی و جوی ، و تبدیل آنها به صورت کیفیت های فضایی و آسایش و فرم ، تمرکز گردد.
نئوکلاسیسم
این سبک در تقابل با ابتذال و انحطاط روکوکو و بهمراه کشف دو شهر پمپی و هرکولانیوم و بر اساس اصول زیبا شناختی پوسن و رافائل و به مرکزیت فرانسه ، با تأکید بر سادگی صور و پیراستگی معنوی و خردگرایی ، مطرح گردید.
هنرمندان برجسته: بنجامین وست ، ژاک لویی داوید، دومینیگ انگر، آنلویی ژیروده ، پرودن ، رینیو، آنتونیو کانووا.
حرکت در معماری
کلیات و سیر تحول
در نگاه اول معماری نه با حرکت ارتباطی دارد و نه با زمان. البته واضح است که یک ساختمان از تطاول زمانه مصون نیست اما در قیاس با عمر کوتاه انسان یک ساختمان هنوز هم عمری طولانی دارد. معماری هنری نیست که مانند موسیقی زمان را در بطن خود داشته باشد.یک قطعه موسیقی آغاز دارد مدت معینی ادامه پیدا می کندو درست در زمان مشخصی هم پایان می یابد.ساختمانها ایستا و غیرمتحرکند و به همین دلیل نیز آنها را اموال غیر منقول می نامیم.قیاسی بین معماری و بالت این نکته را روشنتر می سازد. یک بالرین بدنش را بر اساس قواعد مشخصی حرکت می دهد و این حرکت او هستند که ابزار بیان او می باشند. اما معماری بر خلاف بالت از بیننده انتظار حرکت دارد. ین بیننده است که برای درک کامل فضا ی مماری بایستی حرکت کند. و جرکت نیز احتیاج به زمان دارد. و به این ترتیب است که زمان اصطلاحاً تبدیل به بعد چهارم در ادراک فضا می شود. این واقعیت امروزه برای ما از روز روشنتر است ولی همیشه چنین نبوده و برای درک همین مطالب نیز گذر زمان لازم بوده است.
شرایط اقلیمی خشک و نیمه خشک بخش عمده ای از ایران، تاثیر ژرف و بنیادی در خلق پدیدههای گوناگون معماری این سرزمین گذاشته است. ریزشهای آسمانی در ایران، به جز ناحیه شمالی و سواحل دریای مازندران، در بقیه نواحی بسیار کم است. به همین دلیل، از دیرباز در بیشتر دشتهای وسیع ایران، برای دسترسی به آب، تلاش چشمگیری صورت گرفته و ایرانیان با بهره جستن از تمامی تواناییهای خود، دهها کیلومتر قنات حفر کرده اند. آنها در کنار ساخت قناتها و سدها، به ذخیره سازی آبهای فراوان زمستانی برای به مصرف رساندن آنها در فصلهای گرم سال نیز توجه داشته اند و برای تحقق این مساله، «آبانبار» را بنیان گذاشته اند.
این امر مطلقاً منطقى به نظر مى رسد که مى توان میزان جایى را که یک فرد براى نشستن نیاز دارد و همچنین فاصله ضرورى مابین دو نفر را به دقت و آن هم به گونه اى کاملاً عینى اندازه گیرى کرد.
۱) به تصور برخی مهمترین دلیل وجود «مناره» در مساجد، اذان گویی است. اما این دلیل محل بحث و چون و چرای بسیار است، زیرا می توان از فراز بام مسجد نیز مسلمانان را به مسجد فراخواند. بر حسب روایات، وقتی مسلمانان به مدینه آمدند طبق عادت و بدون هیچ گونه دعوتی برای ادای فریضه نماز در مسجد حضور پیدا می کردند. این عدم دعوت روزی به بحث گذاشته شد و فردی پیشنهاد داد که بگذارید مانند مسیحیان ناقوس داشته باشیم.
.: Weblog Themes By Pichak :.